کد مطلب:329935 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152

دلدرای به امام سجاد(ع )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

علی بن الحسین (ع ) هنگامی كه چشمش بر بدنهای بی سر آنان افتاد و در بین آنان جگر گوشه حضرت زهرا را به گونه ای دید كه به واسطه عمق فاجعه و شدت آن آسمانها شكافته ، زمین از هم گسیخته می شود و كوها فرو می ریزد، بر آن حضرت خیلی دشوار آمده و ناراحتی اش فزونی یافته و آثار این حالات در چهره اش ‍ نمایان شد. زینب (س ) بر این حالت ترسیده شروع به دلداری و تسلای آن حضرت نمود با اینكه صبر خود حضرت به پایه ای بود كه كوهها همتای صبر و بردباری اش نبودند. از جمله مطالبی كه به آن حضرت گفت ، این عبارات بود:

((ای یادگار جد و پدر و برادرم ! به خدا سوگند آنچه كه پیش آمده ، تعهدی بوده كه خداوند از جد و پدرت گرفته و خداوند متعال از مردمانی میثاق و عهد گرفته است كه فراعنه این زمین آنان را نمی شناسند ولی آنان در بین ساكنان آسمانها معروفند، آنان این پیكرهای پاره پاره و این بدنهای به خون آغشته را جمع آوری و دفن خواهند كرد و در این سرزمین برای پدرت كه سالار شهیدان است ، پرچمی خواهند افراشت كه در گستره زمان و گذشت شب و روز آثارش محو نشده و فرسوده نخواهد گشت . پیشوایان كفر و رهبران گمراهی در محور نابودی اش خواهند كوشید و جز ترقی و رشد و اعتلا برای آن علم و پرچم اثری نخواهد داشت .))(126)

126-فاطمه زهرا (س ) شادماني دل پيامبر، ص ‍ 866